احکام جعاله
مسئله 1244- جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام می دهد مال معینی بدهد ، مثلا بگوید هر کس گمشده مرا پیدا کند ده تومان به او میدهم و اغلب قراردادهای معمولی از باب جعاله است مثل بتا و عمله و یا دلالی و یا امثال آن و به کسی که این قرارداد را می گذارد جاعل و به کسی که کار را انجام میدهد عامل می گویند و فرق بین جعاله و اجاره این است که در جعاله از خواندن صیغه اجير باید عمل را انجام دهد و کسی هم که او را اجیر کرده اجرت را به او بدهکار می شود ، ولی در جعاله عامل می تواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهکار نمی شود .
مسئله 1245- جاعل باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قرارداد کند و شرعا بتواند در مال خود تصرف کند ، بنابراین جعاله شخص سفیه که مال خود را در کارهای بیهوده صرف می کند صحیح نیست ، بر خلاف عامل که در آن فقط نبودن مانع عقلی یا شرعی لازم است مانند طفل مميز و غیر ممیز و دیوانه هم می تواند عامل باشد و در صورت انجام عمل مستحق آنچه که قرار گذاشته شده میباشند و جاعل مال قرارداد را به ولی طفل و یا دیوانه میدهد .
مسئله 1246- کاری که جاعل می گوید برای او انجام دهد باید حرام یا بی فایده نباشد ، ب اگر بگوید هر کس شراب بخورد و یا در شب به جای تاریکی برود ده تومان به او می دهم ، این گونه جعاله 9 پس صحیح نیست .
مسئله 1247- اگر جاعل مزد معینی برای کار قرار ندهد مثلا بگوید هر کس بچه مرا پیدا کند پولی به او میدهم و یا سند ماشین مرا پیدا کند شیرینی آن را خواهم داد و مقدار آن را معین نکند چنانکه کسی آن عمل را انجام دهد باید مزد او را به مقداری که کار او در نظر مردم ( اجره المثل ) ارزش دارد بدهد .
مسئله 1248- پیش از آنکه عامل شروع به کار کند جاعل و عامل می توانند جعاله را به هم بزنند .
مسئله 1249- بعد از آنکه عامل شروع به کار کرد اگر جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند اشکال دارد .
مسئله 1250- اگر مالی را در جعاله به شخص معینی قرار دهند ولی دیگری آن عمل را به جا آورد شخص معین شده ( عامل ) و انجام دهنده آ آن کار مستحق آن مال نمی باشد مگر اینکه در جعاله قید مباشرت شخص نباشد ، بنابراین اگر کسی از باب مساعدت به عامل کاری را انجام دهد عامل مستحق مال قرار داد می باشد مثلا کسی استاد املاک کسی را پیدا کند ویابنده اطلاعی از قرارداد نداشته باشد ، مستحق مال قرارداد می باشد .
مسئله 1251- عامل می تواند عمل را ناتمام بگذارد ولی اگر تمام نکردن عمل اسباب ضرر جاعل شود باید آن را تمام کند .
مسئله 1252- اگر عامل کار را ناتمام بگذارد چنانچه آن کار مثل پیدا کردن اسب است تا تمام نشود برای جاعل فایده ندارد عامل نمی تواند چیزی مطالبه کند و همچنین است اگر جاعل برای تمام کردن عمل قرار بگذارد مثلا بگوید هر کس لباس مرا بدوزد ده تومان به او میدهم ، ولی اگر مقصودش این باشد که هر مقدار از عمل که انجام گیرد برای آن مقدار مزد بدهد جاعل باید مزد مقداری را که انجام شده به عامل بدهد ، اگر چه احتیاط این است که به طور مصالحه یکدیگر را راضی کنند .