احکام ضمانت
ضمان در لغت به معنای تاوان دادن است و کسی که شخص دیگری را در اموال ضمانت کند ضامن می نامند و در ابدان کفیل گفته می شود و عقد ضمان عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است بر عهده بگیرد ، خواه آن مال عین باشد یا منفعت ؛ متعهد را ضامن ، طرف دیگر را مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی می گویند .
مسئله 1309- اگر انسان بخواهد ضامن شود که بدهی کسی را بدهد ، ضامن شدن او در صورتی صحیح است که به هر لفظی اگر چه عربی نباشد به طلبکار بگوید که من ضامن شده ام طلب تو را بدهم و طلبکار هم رضایت خود را بفهماند ، ولی راضی بودن بدهکار شرط نیست .
مسئله 1310- ضامن و طلبکار باید مکلف و عاقل باشند و کسی هم آنها را مجبور نکرده باشد و نیز باید سفید نباشند یعنی مال خود را در کارهای بیهوده مصرف نکنند ، ولی این شرطها در بدهکار نیست مثلا اگر کسی ضامن شود که بدهی بچه یا دیوانه را بدهد صحیح است .
مسئله 1311- هرگاه ضامن برای ضامن شدن خودش شرطی قرار دهد ، مثلا بگوید که اگر بدهکار قرض تو را نداد من میدهم ضامن شدن او باطل است یعنی فعلا چیزی بر عهده او نیست ، ولی اگر موقع شرط رسید و بدهکار بدهی خود را نداد بنابر احتیاط واجب باید از عهده برآید .
مسئله 1312- در صورتی انسان می تواند ضامن شود که طلبکار و بدهکار و جنس بدهی همه معین اگر دو نفر از کسی طلبکار باشند و انسان بگوید من ضامن هستم که طلب یکی از شماها را بدهم چون معین نکرده که طلب کدام را میدهد ضامن شدن او باطل است و نیز اگر کسی از دو نفر طلبکار باشد و انسان بگوید من ضامن هستم که بدهی یکی از آن دو را به تو بدهم چون معین نکرده که بدهی کدام را می دهد ضامن شدن او باطل می باشد ، و همچنین اگر کسی از دیگری مثلا ده من گندم و ده تومان پول طلبکار باشد و انسان بگوید من ضامن یکی از دو طلب تو هستم و معین نکند که ضامن گندم است یا ضامن پول این نوع ضمانت صحیح نیست .
مسئله 1313- اگر طلبکار طلب خود را به ضامن ببخشد ضامن نمی تواند از بدهکار چیزی بگیرد و اگر مقداری از آن را ببخشد نمی تواند آن مقدار را مطالبه کند .
مسئله 1314- اگر انسان ضامن شود که بدهی کسی را بدهد نمی تواند از ضامن شدن خود برگردد .
مسئله 1315- ضامن و طلبکار می توانند شرط کنند که هر وقت بخواهند ، ضامن بودن ضامن را به هم بزنند .