احکام غصب
غصب عبارت است از تصرف و ضبط مال و حق دیگری بدون اذن و رضایت صاحب مال یا بدون اذن شارع ، و این گونه عمل حرام و معصیت کبیره است و در روایت معروفه نبوی ، از طریق عامه و خاصه ، وارد شده است که رسول اکرم ( صلی الله عليه و آله و سلم ) فرمودند : « هر کس یک وجب از زمین دیگری را غصب کند در روز قیامت آن زمین با طبقات هفتگانه اش مانند طوقی به گردن او آویخته می شود » ؛ کسی که مال دیگری را غصب می کند علاوه بر اینکه معصیت کبیره مرتکب شده است ضامن هم هست یعنی آن مالی را که غصب کرده در عهده و ذمه اش هست و باید با توضیحی که بعدا بیان می شود آن را به صاحبش برگرداند .
مسئله 1488- در حرمت غصب وضمان فرقی نیست که طرف مسلمان باشد و یا کافری باشد که مال وی محترم است مانند اقلیت های یهودی و مسیحی و زرتشتی که در کشور اسلامی ساکن هستند . و یا آن کسی که در امان مسلمانان است مانند اتباع کشورهای غیر مسلمان .
مسئله 1489- اگر انسان چیزی را غصب کند و عین مغصوب موجود باشد باید عین را به صاحبش برگرداند و اگر عین تلف شده باشد باید مثل آن را برگرداند و ملاک در ضمان فقط مثل است یعنی اگر تلف شود مثل را ضامن است ، نهایت تشخیص مثل به عهده عرف است ، گاهی عرف مثل را در آن مال تلف شده را در اقرب به آن شی در صفات می داند و گاهی مثل رادر پرداخت قیمت می داند .
مسئله 1490- اگر از چیزی که غصب کرده است منفعتی به دست آید ، مثلا از گوسفندی که غصب کرده بره ای به دنیا آید ، منفعت مال صاحب مال است .
مسئله 1491- اگر چیزی را که غصب کرده است به طوری تغییر دهد که از اولش بهتر شود ، مثلا از که غصب کرده گوشواره بسازد ، چنانچه صاحب مال بگوید مال را به همین صورت بده باید به او بدهد و نمی تواند برای زحمتی که کشیده مزد بگیرد ، بلکه بدون اجازه مالک حق ندارد آن را به صورت اولش در آورد و اگر بدون اجازه او آن چیز را مثل اولش کند بنابر احتیاط واجب باید او را راضی کند .
مسئله 1492- اگر چیزی را که غصب کرده است به طوری تغییر دهد که از اولش بهتر شود و صاحب مال بگوید که باید آن را به صورت اول در آوری واجب است آن را به صورت اولش در آورد و چنانچه قیمت آن به واسطه تغییر دادن از اولش کمتر شود باید تفاوت آن را به صاحبش بدهد ، پس د طلایی را که غصب کرده و از آن گوشواره ساخته است و صاحب آن بگوید که باید به صورت اولش در آوری ، اگر به سبب گوشواره شدن قیمت آن کم شده باشد و فعلا که به صورت اولش در می آورد به قیمتی که در اول داشته برنمی گردد باید تفاوت قیمت را بدهد و اگر به سبب گوشواره شدن قیمت آن کم نشده باشد ولی فعلا که به گفته صاحب آن به صورت اولش در می آورد قیمتش کمتر از قیمتی باشد که در اول داشته احتیاط واجب آن است که با همدیگر صلح و سازش کنند .
مسئله 1493- اگر در زمینی که غصب کرده زراعت کند یا درخت بنشاند زراعت و درخت و میوة آن مال خود اوست و چنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت و درخت در زمین بماند کسی که غصب کرده باید فور زراعت یا درخت خود را ، اگر چه ضرر کند ، از زمین بکند و نیز باید اجاره زمین را در مدتی که زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد و خرابی هایی که در زمین پیدا شده درست کند مثلا جای درخت ها را پر کند و اگر به واسطه اینها قیمت زمین از اولش کمتر شود باید تفاوت آن را هم بدهد ، و نیز صاحب زمین نمی تواند او را مجبور کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد .
مسئله 1494- اگر صاحب زمین راضی شود که زراعت و درخت در زمین او بماند ، کسی که آن را غصب کرده لازم نیست درخت و زراعت را بکند ولی باید اجاره آن زمین را از وقتی که غصب کرده تا وقتی که صاحب زمین راضی شده بدهد .
مسئله 1495- اگر چیزی را که می فروشد یکی از شرطهای معامله در آن نباشد مثلا چیزی را که باید با وزن خرید و فروش کنند بدون وزن معامله کند معامله باطل است و چنانچه فروشنده و خریدار با قطع نظر از معامله راضی باشند که در مال یکدیگر تصرف کنند اشکال ندارد ، و گرنه چیزی را که از یکدیگر گرفته اند مثل مال غصبی است و باید آن را به هم برگردانند و در صورتی که مال هر یک در دست دیگری تلف شود ، چه بداند معامله باطل است چه نداند ، باید عوض آن را بدهد .
مسئله 1496- هر گاه مالی را از فروشنده بگیرد که آن را ببیند یا مدتی نزد خود نگهدارد تا اگر پسندید بخرد در صورتی که آن مال تلف شود باید مثل آن را ، به صورتی که در مسئله ۱۴۹۰ بیان شد ، به صاحب مال بدهد .